شماره یک

و آنچه من می بینم...

شماره یک

و آنچه من می بینم...

هیچ کس تنها نیست !

 

 

خیلی همه چیزشون خوب بوده ... اونوقت اومدن یه شعار انتخاب کردن ... که فقط رو مخه مردم باشه ... اپراتور ***** تلفن همراه رو می گم ... اولش که فکر می کردم چه ربطی داره ... سیم کارت تلفن همراه با شعار هیچ کس تنها نیست!!! ... بیشتر که به مغزم فشار اوردم ... فهمیدم که واقعا حرفه درستیه ... و اشکال از مغزه بنده بوده که متوجه نشدم !

 
اگه یکی از این سیم کارتها رو داشته باشین:

    تقریبا سالی یک بار (بسته به شانس طرف) سیم کارتتون بدون هیچ دلیلی می سوزه ! که به همین منظور می بایست یک سفر درون شهری به یکی از مراکز امور مشترکین داشته باشین و ببینید که شما تنها نیستین !!! بلکه افراد بسیاری همچون شما با این مشکل روبرو هستن ٬ و فی الواقع این عمل مذکور از نظر بنده بصورت کاملا عمدی صورت پذیرفته تا خدایی نکرده دچار احساس تنهایی نشویم !! ضمنا ٬‌ هزینه ۷۰۰۰ تومانی هم به دلیل تشکر و جبران قسمتی کوچک از زحمات مسئولین شرکت همراه اول می باشد (که اینقدر به فکر سلامتی روح و روان ما هستن!) که در قبض بعدی تلفن همراهتان درج می شود .

    چنانچه با مشکلات زیر روبرو هستید :

    - عدم امکان برقراری یک تماس موفق با سیمکارتتان ٬
    - رد و بدل شدن مکالمات بصورت منقطع در صورت برقراری تماس ٬
    - عدم امکان ارسال پیامک ٬
    - ارسال ۱ پیامک ولی دریافت ۶ عدد از آن بوسیله طرف مقابل ٬
    و  ...

    ٬ هیچگاه متصور نباشید که اشکالات فوق ناشی از ناتوانی اپراتور در ارائه کیفیت مطلوب می باشد ! بلکه تمامی آنها نیز (همانند سوختن سیم کارتها) بصورت کاملا عمدی و برنامه ریزی شده صورت پذیرفته بدین دلیل که شما هیچگاه فکر نکنید در تحمل برخی مشکلات روزمره زندگی تنها هستید و تمامی مشترکان این اپراتور با شما همدرد هستند !!!


 

خلاصه اینکه :‌ با داشتن سیمکارت های شرکت همراه *** ... هیچکس تنها نیست!!!!!!!!!


اندر فواید استفاده از حمل و نقل عمومی

 

 

از آنجائیکه مسئولین مدام شهروندان تهرانی را به استفاده وسایل حمل و نقل عمومی ترغیب ٬‌ تشویق و تهدید می نمایند ... و از آنجائیکه ما (یعنی شهروندان!) فاقد هر گونه شعور و عقل برای درک فواید آن می باشیم ... و نمی دانیم که با استفاده از آن (یعنی حمل و نقل عمومی!) نه تنها دیر به مقصد می رسیم (که همانا دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است!) ... بلکه بسیار چیزهای مفید دیگر نیز شامل حالمان می شود ... که دعا می کنیم نصیب هیچ موجود زنده و غیر زنده ای نشود! ... در ذیل با فواید استفاده از یکی  وسایل حمل و نقل عمومی آشنا می شویم ...

 

مترو :

 

- افزایش حجم ریه ها : بدلیل نبود گاز حیاتی اکسیژن در داخل واگنها در مواقع ازدحام و متعاقبا وجود گازهای دیگر به جای آن ، افراد به محبوس کردن و ذخیره مقادیر زیادی اکسیژن در درون ریه های خود ٬ مجبور می شوند که این اتفاق در صورت تداوم به افزایش حجم ریه ها منتهی می شود!

 

- افزایش سرعت عمل و ضریب هوشی : یک مسابقه بسیار جذاب که در ابتدا و انتهای خطوط مترو در بین مسافرین برگزار می شود که اتفاقا با استقبال آنها نیز روبرو شده ، سبب افزایش سرعت عمل و ضریب هوشی افرادی می شود که در این مسابقه شرکت می کنند .

    شرح مسابقه: این مسابقه بسیار شبیه به همان صندلی بازی معروف است با این تفاوت که این بار از پخش موزیک (و احیانا رقص!) خبری نیست و شرکت کنندگان کافیست با باز شدن دربها ، حمله وحشیانه خود را آغاز کنند (ببخشید! بازی را آغاز کنند) این مسابقه هیچ گونه محدودیت سنی نداشته و تعداد شرکت کنندگان در آن هر چه بیشتر باشد به هیجان این مسابقه افزوده خواهد شد (توصیه می شود نسبت صندلی ها به افراد شرکت کننده در بازی ، از ۱ به ۳ کمتر نباشد!)


-  احساس نزدیکی به پروردگار : در پاره ای از اوقات با توجه به فشاری که افراد حاضر درون واگنها متحمل می شوند (که با اندازه گیری دستگاه های فشار سنج ، تا ۲۰ برابره نیروی گرانش زمین گزارش شده!!) ، حالات پیش از مرگ را تجربه کرده ؛ و این موضوع تا بدان حد ادامه یافته که با ورود هر شخص دیگر (ولو به زور!) به درون آن واگن ٬ یک نفر از افراد حاضر در آن جمع به دیار باقی می شتابد . بدین علت است که بسیاری در آن هنگام طلب استغفار و بخشش از درگاه خداوند متعال نموده و با پشیمانی از انجام رفتار ناشایست خود در ایام زندگانی ، چنانچه از آن مهلکه جان سالم به در برد راه تقوا پیشه کرده و به فردی مفید در جامعه تبدیل می شود .

 

- یادگیری قوانین فیزیک : نسبت به تئوری های خشک رایج در کتابها ، آشنایی با این قوانین کاملا تجربی بوده و هر شخص بالغ و نابالغ می تواند به راحتی و بارها در طول سفر با مترو آنها را لمس کرده و ذره ای به علم خویش بیافزاید .

    قانون اول نیوتن :هر جسم که در حال سکون یا حرکت یکنواخت در راستای خط مستقیم باشد، به همان حالت می‌ماند مگر آنکه در اثر نیروهای بیرونی ناچار به تغییر آن حالت شود (بعنوان مثال ؛ شما می توانید و این حق را دارید که در گوشه ای از واگن بایستید مادامی که کسی نخواهد جای شما بیاستد! که البته او نیز این حق را داراست)

     قانون دوم نیوتن : شتاب هر جسم معین با نیروی وارد بر آن نسبت مستقیم دارد. (و هنگامی که به هر دلیل از جمله بخت بد ، نزدیکترین شخص به درب واگن می باشید ، همزمان با باز شدن دربها متوجه ارتباط مستقیم شتاب شما با میزان نیرویی که از پشت به شما وارد شده ، می شوید!)

     قانون سوم نیوتن : هر عملی همواره با عکس العملی مساوی و در جهت مخالف روبرو است ؛ (کافیست فقط یکبار حتی بصورت سهوی پایتان را روی کفشه کسی قرار داده تا کاملا قانون سوم نیوتن ملکه ذهنتان شود ؛ ممکن است با درد همراه باشد!)

 

-  دریافت رایگان عکس و فیلم : به لطف فن آوری پیشرفته و فیلتر نشده بلوتوث ٬ در طول سفر با مترو می توانید از طریق سامانه ی مذکور به دریافت انواع تصاویر مسته جن (بی سواد نیستم ! این کارو نکنم بهم مشکوک می شن اونوقت وبلاگمم فیلتر می کنن خودمم به جرمه اشاعه فحشا می گیرن ؛ همونایی که فکر می کنن آتیش سوزی ها کاره منه!!!)  مبادرت و در دل آرزو نمایید که ای کاش کمی بیشتر این سفر به طول بیانجامد تا بسی بیشتر به محتویات علمی گوشی خود بیافزاییم!

 

- افزایش قدرت تخیل : با توجه به تاخیرات غیر قابل توجیه برخی قطارهای مترو آنهم فقط در پاره ای از اوقات ! که با عذرخواهی درشکه چی (همون راهبر قطار!) از تاخیرات بوجود آمده بدلیل ترافیک خطوط ، همراه می باشد! ؛ ما نیز می توانیم قوه تخیل خود را در آن لحظات بحرانی بکار گرفته و با تصویر سازی به علتهای احتمالی (ولو خنده دار ؛ مگه ما چیمون از آقایه راننده کمه که نتونیم!) کمی اندیشیده تا که باشد این زمان بگذرد (ببخشید یه لحظه جو گرفتتم فکر کردم دارم تو فیلمه حضرت یوسف بازی می کنم!!) به گوشه ای از این سخنان (تخیلات) گوش فرا می دهیم:

 

    بعد از ۷۵ دقیقه تاخیر – درون یکی از واگنها:

    نفر اول : احتمالا کوه ریزش کرده ریخته رو خط !
    نفر دوم : نه ! برف اومده خط دچار یخ زدگی شده از کیسه های شن شهرداری   هم خبری نیست!
    نفره سوم : نخیر هم اینطوری نیست ، من می دونم چه خبره! بین ایستگاه فلان و فلان یه چوپان با ۵۳۱ گوسفند اینوره خط زندگی می کنه!
    نفر اول و دوم با هم : خب این چه ربطی داشت ؟!
    نفره سوم:ربطش اینه که چوپانه هر روز گوسفندارو می بره اونوره خط واسه چرا!
    نفره اول و دوم : الان که شبه؟!
    نفره سوم : خب صبح رفتن الان دارن بر می گردن!!!
    نفره چهارم : سیل اومده !
    نفرات اول تا سوم : سیل کجا بود! الان که بارون نمی یاد؟!
    نفره چهارم : سد شکسته ! و خط رو آب برده ! (لابد پترس هم نبوده دیگه!!!)

    
    و این داستان ادامه دارد ...

 

تهمت!




سینما جمهوری امروز در آتش سوخت !

 

 

 ... بد شانسی پشت بد شانسی ... تازه از حبس اومدم بیرون ... اصلا روحم هم خبر نداره ... ولی اونا با خودشون می گن این (یعنی من!) نسبت به سینمای ایران نظره بدی داره (با توجه به یادداشته ۳۰نما در سینما!) ... حتما کاره خودشه ... سابقه دار هم که هست ... احتمالا همون زمانی که تو حبس بوده این نقشه رو کشیده ... می خواد با این کارش همون ۲تا سالنی هم که هست به آتیش بکشه ! ... حالا بیا و ثابت کن ... حتما پام به پرونده آتش سوزی پژو ۴۰۵ هم باز می شه ... احتمالا بازم با خودشون فکر می کنن ، این (چند بار بگم ، یعنی من!) از ABS نداشتن ماشینا شاکی بودم و خواستم با این کار (یعنی آتیش زدنه ماشینای مردم علی الخصوص ۴۰۵) انتقام بگیرم !!!

 

خدایا خودت رحم کن ! به جوونیم !

 

۱۲ شماره


 

۱- همه افسردگی پاییزی گرفتن

۲-  یک پشه به اتاقم راه پیدا کرده

۳- یک ویروس نامرد به درون رایانم نفوذ کرده

۴- زبان فارسی اصلا شیرین نیست

۵- با چربیه روی کیبوردم می شه نیمرو درست کرد

۶- شکلات و پنیر ممکنه عامل محرک سردردهای میگرنی باشه

۷- به ۲ تا اژدها چی می گن ؟! اژدهاها !!! (یک دلیل برای شماره ۴)

۸- شماره ۶ ٬ آخرین کشفه خودمه !

۹- تیمور شرقی

۱۰-کم کم به شماره ۱ دارم مبتلا می شم

۱۱- شماره ۲ رو کشتم ٬ دعا کنید شماره ۳ هم به همین سرنوشت دچار بشه

۱۲- شماره ۹ ٬ کشور مورد علاقه ی منه !

 

بدون شرح!

              

؟


 

 

 ... در این محل به مدت ۲ روز یک عکس قرار داشته ... که متاسفانه به دلیل عدم رضایت صاحبه عکس از ... و شکایت ایشان از بنده و وبلاگ بنده ... طبق حکم دادگاه مربوط به جرائم مشترک انسان و حیوانات ... مطابق ماده ۱۲۸ تبصره ۴ (هیچ انسانی حق ندارد بدون آگاهی و کسب اجازه نسبت به پخش و نشر هر گونه عکس و فیلم از یک حیوان زبان بسته از طریق وسایل ارتباط جمعی و یا فردی ٬ مبادرت نماید و متخلف به جلب رضایت از شاکی ٬ پرداخت جزای نقدی ٬ حبس و یا کار در مزرعه حیوانات محکوم می شود) ... بنده (متهم) به ۶ ساعت حبس در اتاق ٬ عذرخواهی از سرکار خانم ژیگول (شاکی) و خرید ۴ عدد کنسرو ماهی و تقدیم به شاکی پرونده بعنوان جزای نقدی و همچنین حذف عکس از محل وقوع جرم و درج رای دادگاه بجای آن محکوم شده ام ... باشد عبرت دیگران !!!

 

ای کاش منم اون روزی که رو دستم چنگول کشید ازش شکایت می کردم ... ولی حیف که من مثله اون نامرد نیستم !