شماره یک

و آنچه من می بینم...

شماره یک

و آنچه من می بینم...

همه چیز خوب است ...





با این استدلال که امروز حتما روز خوب تری از دیروز است از خانه خارج می شوی … باران بهاری (آنهم در زمستان) سبب شده که تمامی خاکها شسته شده و بصورت گل و شل در محل های عبور و مرور پدیدار شود … پرندگان ، بلبلان و کلاغان چه چهه می زنند (صدای پرندگان که در میان اصوات ماشین ها و بوق ها ، سیستمهای صوتی و اگزوزهای سوراخ شنیده نمی شود – بلبلان بر خلاف انسانها نتوانستند خود را با شرایط زندگی شهری وفق دهند و سکته کرده اند – کلاغان نیز بر اثر آلودگی هوا در دیماه از تهران مهاجرت کرده اند – این یک لینک مرتبط است) به قدری همه چیز خوب است که اصلا حاضر نیستی با خودروی شخصی خودت که باعث ایجاد ترافیک و ایجاد گازهای گلخانه ای و آلودگی هوا و آلودگی صوتی و هزار تا بلای خانمان سوز دیگر می شود ، سفر درون شهری انجام بدی ! … با هزار و یک امید و آرزو به سمت مترو (که این روزها از بقیه وسایل حمل و نقل عمومی خوب تر است) حرکت می کنی … هنگامیکه به محلی می رسی که انباشته از گِل است با دیدن حرکات ژانگولری عابران پیاده به شدت می خندی و اندکی بعد زمانی فرا می رسد که همه ی آن عابران می خندند و این دقیقا همان زمانی است که شما به زمین خورده اید (و این خیلی خوب است)  …
در مترو («-- این یک لینک است) نیز کلی اتفاق خوب رخ می دهد ، صبر و تامل قطار در هر ایستگاه سبب استفاده بیشتر از زیبایی های آن می شود ، و لحظه به لحظه از احساس قشنگ سرشار می شوی ، و همچنان همه چیز خوب است …
توجه ات به این موضوع جلب می شود که … "سازمان زیباسازی شهرداری" کارهای بسیاری را برای زیباتر شدن شهر انجام داده است : خط کشی خیابانها ، پل ها و خط کشی های عابر پیاده ، چراغهای چشمک زن زرد و قرمز  و غیره همگی فقط برای زیبایی شهر می باشند و هیچ کاربرد دیگری ندارند و این از خصوصیات یک شهر خوب است …
اغراق نیست اگر بگویم همه چیز تا انتهای شب بدون هیچ مشکلی ، خوب گذشت …





توضیح: در عنوان و متن به جای لغت "خوب" از لغت "افتضاح" استفاده نموده و یادداشت را دوباره بخوانید!