شماره یک

و آنچه من می بینم...

شماره یک

و آنچه من می بینم...

خیلی دور، خیلی نزدیک

جا افتادن یه فرهنگ بین مردم یا بهتر بگم فرهنگ سازی کار یه شب دو شب نیست! یه مدت زمانی زیادی اگه صرف آگاه سازی و اطلاع رسانی موضوعی اونم بصورت دسته جمعی (منظورم همون رسانه های جمعی هست!) بشه میتونین اثر این کار رو در ابتدا با یه شیب خیلی کم صعودی و بعد از گذشت مدت زیاد شاهد رشد تصاعدی و همه گیری اون باشین.


همه ی این مزخرفات رو گفتم که اشاره کنم به یه فاجعه که ناشی از غلط فرهنگ سازی کردن یه سری نفهم در زمانهای گذشته. حافظه ی قوی نمیخواد یادآوری اون زمانی که چپ و راست همه جا آگهی و تیزر و انیمیشن و مزخرف و اینجور چیزا پخش میشد که ای مردم خاک بر سر، چه نشسته اید که همینک گرمای خانه از درزهای در و پنجره و کانال کولر راه خروج در پیش گیرند!


و زمان گذشت تا امروز که فرت و فرت* آدما توی لونه هاشون بر اثر خفگی (ناشی از بستن تمامی سوراخهای موجود!)  میمیرن و همونایی که این گند رو بالا اوردن الان تو سرشون میزنن و هِی هشدار میدن که جان هر کی دوست دارین یه قسمتی برای ورود هوای تازه بذارین ...


(دوباره پاراگراف اول رو بخونین؛ و آدمهای زیادی در این مدت خواهند مرد...)



* فرت و فرت: واحد جدید شمارش کشته شدگان