شماره یک

و آنچه من می بینم...

شماره یک

و آنچه من می بینم...

زمان تغییرات


س. ن. : «تغییر» و «تغییرات» عاملی وابسته به زمان است.


معانی و تعریف ها نیز در اثر مرور زمان دچار «تغییر» شده اند. چند مثال:


در گذشته

* استادیوم فوتبال
مکانی برای برگزاری ورزش فوتبال که علاقه مندان می توانند در این محل از نزدیک رقابت ۲تیم مسابقه دهنده را تماشا و تیم محبوب خود را تشویق کنند.
 
* پیاده رو
قسمتی از معابر که اختصاص به تردد عابرین پیاده دارد.

* بوق خودرو
هشدار دهنده ای صوتی که در مواقع اضطراری توسط راننده خودرو به صدا در می آید.

* بازنشسته
فردی که پس از ۳۰ سال کار در یک سازمان دولتی، در دوران بازنشستگی زمان استراحت و فراغت از کار او می باشد.

* زندان
افراد بزهکار و متخلف برای اصلاح و تنبیه طی مدت مشخصی در این محل نگهداری می شوند.

* چراغ راهنمایی و رانندگی
وسیله ای که برای ایجاد نظم عبور و مرور در تقاطع ها استفاده شده و دارای رنگهای سبز، زرد و قرمز که هر یک طبق قانون تعریف خاصی دارد.



حال

* استادیوم فوتبال
مکانی که در آن هر اتفاقی قابل مشاهده می باشد غیر از ورزش فوتبال! و تماشاگران آن هر کاری می کنند غیر از تشویق تیم محبوب خود!!

* پیاده رو
قسمتی از معابر که اختصاص به: تردد موتور سیکلت، پارک خودرو، تخلیه نخاله ساختمانی، سد معبر توسط اصناف و ... داشته و عابرین پیاده در صورتیکه برای موارد فوق ایجاد مزاحمت نکنند، می توانند در آن تردد کنند!!!

* بوق خودرو
وسیله ای که بدون آن، خودرو تعریف نمی شود! و استفاده های بیشماری دارد؛ از جمله: همراهی کاروان عروس، ابراز علاقه یا خشم و ناراحتی، سلام یا خداحافظی به/از راننده خودروی دیگر یا عابر پیاده، زمان سبز شدن چراغ راهنمایی و رانندگی،  و هنگامیکه بخواهیم توجه شخص خاصی را به کار خاصی جلب کنیم!!

* بازنشسته
فردی که پس از ۳۰ سال کار در یک سازمان دولتی، می بایست همچنان به کار (شغل آزاد، مسافرکشی، ...) ادامه دهد!

* زندان
محلی که افراد بزهکار و متخلف، هالیدی خود را در آنجا می گذرانند، به تبادل اطلاعات در حرفه خود می پردازند و برای زمان آزادی یا مرخصی، تشکیل باندهای تبهکاری داده و نقشه اعمال مجرمانه می کشند!

* چراغ راهنمایی و رانندگی
وسیله ای کاملا تزئینی که برای زیبایی شهر در محل های مختلف نصب شده و معانی رنگهای آن برحسب برداشت هر شهروند متفاوت می باشد!