شماره یک

و آنچه من می بینم...

شماره یک

و آنچه من می بینم...

آموزش !

 

 

 

 

 

آموزش زندگی در شهر تهران

این قسمت : عبور از عرض خیابان

 

 

* مواد لازم :‌ یک نفر داوطلب + یک خیابان دو طرفه + تجهیزات مناسب از قبیل کلاه ایمنی ٬ لباس ضد حریق ٬ کاور شبرنگ ٬ فانوس  و ...

 

* شرایط داوطلب : ضریب هوشی بالا (بمنظور توانایی تصمیم گیری در شرایط بحرانی) + قوای جسمی مناسب (برای اجرای حرکات آکروباتیک و استارت های سریع) + شرایط مساعد روحی و روانی (برای تمرکز و تفکر مناسب)

 

    تذکر مهم : چنانچه کار ضروری ندارید هیچگاه تصمیم به عبور از عرض خیابان نگیرید !

 

 

* مراحل انجام پروژه :

- یک محل مناسب برای انجام این کار در نظر بگیرید (گذرگاه عابر پیاده به مراتب خطرناک تر از سایر مناطق است)

- تمامی لوازم ایمنی را تست کرده و از صحت کارکرد آنها اطمینان حاصل کنید

- با انجام چند حرکت کششی ٬ بدن خود را گرم کنید !

- نیت کنید (خلوص نیت با در صد موفقیت شما در انجام اینکار ارتباط مستقیمی دارد(

- ابتدا سمت چپ خیابان را نگاه کرده و چنانچه هیچ خودرویی مشاهده نشد خود را برای عبور آماده نمائید

 

    تذکر : می بایستی تمامی جهات دیگر را همزمان زیر نظر داشته باشید (پشت سر برای جلوگیری از برخورد با موتور سواری که از پیاده رو قصد ورود به خیابان را دارد ٬ بالای سر برای سقوط احتمالی اجرام و اجسام ٬ سمت راست برای خودرویی که دنده عقب می آید ٬ زیر پا برای جلوگیری از سقوط به چاله یا چاه ٬ روبرو برای جلوگیری از برخورد با موتورسواری که از خیابان قصد ورود به پیاده رو را دارد!!!)

 

- در این مرحله الزامیست بار دیگر فکر کنید ... برای انصراف از عبور از خیابان هنوز دیر نشده است!

- با رعایت کلیه نکات ایمنی و توکل به ائمه اطهار عبور از خیابان را آغاز کرده و هر کجا که لازم شد از ضریب هوشی و قوای جسمی خود کمک بگیرید تا به وسط خیابان برسید ...

 

    توضیح :‌ تبریک !! شما نیمی از راه را با موفقیت پشت سر گذاشته اید ...

    تذکر : دچار اعتماد به نفس کاذب نشوید ! هنوز تا پایان پروژه ٬ نیمی دیگر از راه باقی مانده است (مثال: فوتبال ۹۰ دقیقه است(!!!

 

- در وسط خیابان : کمی استراحت کنید ٬ حرکات کششی را مجددا انجام داده تا بدن شما سرد نشود ٬ چند نفس عمیق برای تمرکز ٬ بررسی مجدد صحت کارکرد لوازم ایمنی و ...

- و در نهایت ٬ تمامی جهات علی الخصوص سمت راست را نگاه کرده و به آن سوی خیابان پیش بروید ...

 

 

 

    نصیحت پایانی : یکبار جستی ملخک ٬ ۲بار جستی ...

 

 

 

 

 

 

فیل ترینگ !

 

 

در راستای فیل تر شدن لغت h.o.n.e.y در اینترنت !

 
 ... مخم سوت کشید ... یه لحظه به خودم شک کردم ... نکنه معنی بدی داره!! ... شیرجه زدم رو دیکشنری ... عزیز ٬ عسل ٬ شهد ٬ معشوق ٬ محبوب ...
 
با نامه نگاری های گسترده با مسئولین محترم فیل ترینگ کشور ، پاسخی  از طرف اداره مذکور دریافت شد که عینا در ذیل درج شده است :



  به نام خدا
    از : اداره فیل ترینگ !
    به : شماره یک !!
    موضوع : هانی !!!

    بکارگیری کلمه «هانی» به جای اسم شخص توسط یکی از زوجین نسبت به طرف مقابل ٬ به منظور ابراز احساسات بکار برده می شود ؛ از آنجائیکه این زوجین از جوامع غربی و دارای رفتارهای پرخطر بوده ٬ این احتمال وجود دارد که مردم فهیم ایران با شنیدن این لغت مسته جن (از طریق رسانه های نفوذ یافته ، از قبیل ماهواره ٬ اینترنت ٬ dvd ، cd و ...) دچار توهم شده و به استفاده نادرست از آن بپردازند و در ادامه با جستجو در اینترنت ، فیلمها و عکسهایی را که در آنها «هانی» بکار رفته دانلود و تماشا کنند !!!!
    همچنین به زوجین داخلی توصیه می شود به منظور حفظ عفت ، از بکار گیری این لغت جدا پرهیز نموده و از اصطلاحات بومی- ایرانی در شرایط خاص! ، استفاده کنند !!!

 
البته ... من یه فکر دیگه ای می کنم ... به خاطر عسل بودنش فیل تر شده !!! ... دلیلش اینه : ...  اگه مردم فهیم ایران با تحقیق در اینترنت متوجه خواص عسل شده ، رو به مصرف عسل آورده و پس از چندی قوی می شوند (همانند بامزی!!!) ... خب لابد خوب نیست دیگه !!!!!!!!!!!

 

هیچ کس تنها نیست !

 

 

خیلی همه چیزشون خوب بوده ... اونوقت اومدن یه شعار انتخاب کردن ... که فقط رو مخه مردم باشه ... اپراتور ***** تلفن همراه رو می گم ... اولش که فکر می کردم چه ربطی داره ... سیم کارت تلفن همراه با شعار هیچ کس تنها نیست!!! ... بیشتر که به مغزم فشار اوردم ... فهمیدم که واقعا حرفه درستیه ... و اشکال از مغزه بنده بوده که متوجه نشدم !

 
اگه یکی از این سیم کارتها رو داشته باشین:

    تقریبا سالی یک بار (بسته به شانس طرف) سیم کارتتون بدون هیچ دلیلی می سوزه ! که به همین منظور می بایست یک سفر درون شهری به یکی از مراکز امور مشترکین داشته باشین و ببینید که شما تنها نیستین !!! بلکه افراد بسیاری همچون شما با این مشکل روبرو هستن ٬ و فی الواقع این عمل مذکور از نظر بنده بصورت کاملا عمدی صورت پذیرفته تا خدایی نکرده دچار احساس تنهایی نشویم !! ضمنا ٬‌ هزینه ۷۰۰۰ تومانی هم به دلیل تشکر و جبران قسمتی کوچک از زحمات مسئولین شرکت همراه اول می باشد (که اینقدر به فکر سلامتی روح و روان ما هستن!) که در قبض بعدی تلفن همراهتان درج می شود .

    چنانچه با مشکلات زیر روبرو هستید :

    - عدم امکان برقراری یک تماس موفق با سیمکارتتان ٬
    - رد و بدل شدن مکالمات بصورت منقطع در صورت برقراری تماس ٬
    - عدم امکان ارسال پیامک ٬
    - ارسال ۱ پیامک ولی دریافت ۶ عدد از آن بوسیله طرف مقابل ٬
    و  ...

    ٬ هیچگاه متصور نباشید که اشکالات فوق ناشی از ناتوانی اپراتور در ارائه کیفیت مطلوب می باشد ! بلکه تمامی آنها نیز (همانند سوختن سیم کارتها) بصورت کاملا عمدی و برنامه ریزی شده صورت پذیرفته بدین دلیل که شما هیچگاه فکر نکنید در تحمل برخی مشکلات روزمره زندگی تنها هستید و تمامی مشترکان این اپراتور با شما همدرد هستند !!!


 

خلاصه اینکه :‌ با داشتن سیمکارت های شرکت همراه *** ... هیچکس تنها نیست!!!!!!!!!


اندر فواید استفاده از حمل و نقل عمومی

 

 

از آنجائیکه مسئولین مدام شهروندان تهرانی را به استفاده وسایل حمل و نقل عمومی ترغیب ٬‌ تشویق و تهدید می نمایند ... و از آنجائیکه ما (یعنی شهروندان!) فاقد هر گونه شعور و عقل برای درک فواید آن می باشیم ... و نمی دانیم که با استفاده از آن (یعنی حمل و نقل عمومی!) نه تنها دیر به مقصد می رسیم (که همانا دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است!) ... بلکه بسیار چیزهای مفید دیگر نیز شامل حالمان می شود ... که دعا می کنیم نصیب هیچ موجود زنده و غیر زنده ای نشود! ... در ذیل با فواید استفاده از یکی  وسایل حمل و نقل عمومی آشنا می شویم ...

 

مترو :

 

- افزایش حجم ریه ها : بدلیل نبود گاز حیاتی اکسیژن در داخل واگنها در مواقع ازدحام و متعاقبا وجود گازهای دیگر به جای آن ، افراد به محبوس کردن و ذخیره مقادیر زیادی اکسیژن در درون ریه های خود ٬ مجبور می شوند که این اتفاق در صورت تداوم به افزایش حجم ریه ها منتهی می شود!

 

- افزایش سرعت عمل و ضریب هوشی : یک مسابقه بسیار جذاب که در ابتدا و انتهای خطوط مترو در بین مسافرین برگزار می شود که اتفاقا با استقبال آنها نیز روبرو شده ، سبب افزایش سرعت عمل و ضریب هوشی افرادی می شود که در این مسابقه شرکت می کنند .

    شرح مسابقه: این مسابقه بسیار شبیه به همان صندلی بازی معروف است با این تفاوت که این بار از پخش موزیک (و احیانا رقص!) خبری نیست و شرکت کنندگان کافیست با باز شدن دربها ، حمله وحشیانه خود را آغاز کنند (ببخشید! بازی را آغاز کنند) این مسابقه هیچ گونه محدودیت سنی نداشته و تعداد شرکت کنندگان در آن هر چه بیشتر باشد به هیجان این مسابقه افزوده خواهد شد (توصیه می شود نسبت صندلی ها به افراد شرکت کننده در بازی ، از ۱ به ۳ کمتر نباشد!)


-  احساس نزدیکی به پروردگار : در پاره ای از اوقات با توجه به فشاری که افراد حاضر درون واگنها متحمل می شوند (که با اندازه گیری دستگاه های فشار سنج ، تا ۲۰ برابره نیروی گرانش زمین گزارش شده!!) ، حالات پیش از مرگ را تجربه کرده ؛ و این موضوع تا بدان حد ادامه یافته که با ورود هر شخص دیگر (ولو به زور!) به درون آن واگن ٬ یک نفر از افراد حاضر در آن جمع به دیار باقی می شتابد . بدین علت است که بسیاری در آن هنگام طلب استغفار و بخشش از درگاه خداوند متعال نموده و با پشیمانی از انجام رفتار ناشایست خود در ایام زندگانی ، چنانچه از آن مهلکه جان سالم به در برد راه تقوا پیشه کرده و به فردی مفید در جامعه تبدیل می شود .

 

- یادگیری قوانین فیزیک : نسبت به تئوری های خشک رایج در کتابها ، آشنایی با این قوانین کاملا تجربی بوده و هر شخص بالغ و نابالغ می تواند به راحتی و بارها در طول سفر با مترو آنها را لمس کرده و ذره ای به علم خویش بیافزاید .

    قانون اول نیوتن :هر جسم که در حال سکون یا حرکت یکنواخت در راستای خط مستقیم باشد، به همان حالت می‌ماند مگر آنکه در اثر نیروهای بیرونی ناچار به تغییر آن حالت شود (بعنوان مثال ؛ شما می توانید و این حق را دارید که در گوشه ای از واگن بایستید مادامی که کسی نخواهد جای شما بیاستد! که البته او نیز این حق را داراست)

     قانون دوم نیوتن : شتاب هر جسم معین با نیروی وارد بر آن نسبت مستقیم دارد. (و هنگامی که به هر دلیل از جمله بخت بد ، نزدیکترین شخص به درب واگن می باشید ، همزمان با باز شدن دربها متوجه ارتباط مستقیم شتاب شما با میزان نیرویی که از پشت به شما وارد شده ، می شوید!)

     قانون سوم نیوتن : هر عملی همواره با عکس العملی مساوی و در جهت مخالف روبرو است ؛ (کافیست فقط یکبار حتی بصورت سهوی پایتان را روی کفشه کسی قرار داده تا کاملا قانون سوم نیوتن ملکه ذهنتان شود ؛ ممکن است با درد همراه باشد!)

 

-  دریافت رایگان عکس و فیلم : به لطف فن آوری پیشرفته و فیلتر نشده بلوتوث ٬ در طول سفر با مترو می توانید از طریق سامانه ی مذکور به دریافت انواع تصاویر مسته جن (بی سواد نیستم ! این کارو نکنم بهم مشکوک می شن اونوقت وبلاگمم فیلتر می کنن خودمم به جرمه اشاعه فحشا می گیرن ؛ همونایی که فکر می کنن آتیش سوزی ها کاره منه!!!)  مبادرت و در دل آرزو نمایید که ای کاش کمی بیشتر این سفر به طول بیانجامد تا بسی بیشتر به محتویات علمی گوشی خود بیافزاییم!

 

- افزایش قدرت تخیل : با توجه به تاخیرات غیر قابل توجیه برخی قطارهای مترو آنهم فقط در پاره ای از اوقات ! که با عذرخواهی درشکه چی (همون راهبر قطار!) از تاخیرات بوجود آمده بدلیل ترافیک خطوط ، همراه می باشد! ؛ ما نیز می توانیم قوه تخیل خود را در آن لحظات بحرانی بکار گرفته و با تصویر سازی به علتهای احتمالی (ولو خنده دار ؛ مگه ما چیمون از آقایه راننده کمه که نتونیم!) کمی اندیشیده تا که باشد این زمان بگذرد (ببخشید یه لحظه جو گرفتتم فکر کردم دارم تو فیلمه حضرت یوسف بازی می کنم!!) به گوشه ای از این سخنان (تخیلات) گوش فرا می دهیم:

 

    بعد از ۷۵ دقیقه تاخیر – درون یکی از واگنها:

    نفر اول : احتمالا کوه ریزش کرده ریخته رو خط !
    نفر دوم : نه ! برف اومده خط دچار یخ زدگی شده از کیسه های شن شهرداری   هم خبری نیست!
    نفره سوم : نخیر هم اینطوری نیست ، من می دونم چه خبره! بین ایستگاه فلان و فلان یه چوپان با ۵۳۱ گوسفند اینوره خط زندگی می کنه!
    نفر اول و دوم با هم : خب این چه ربطی داشت ؟!
    نفره سوم:ربطش اینه که چوپانه هر روز گوسفندارو می بره اونوره خط واسه چرا!
    نفره اول و دوم : الان که شبه؟!
    نفره سوم : خب صبح رفتن الان دارن بر می گردن!!!
    نفره چهارم : سیل اومده !
    نفرات اول تا سوم : سیل کجا بود! الان که بارون نمی یاد؟!
    نفره چهارم : سد شکسته ! و خط رو آب برده ! (لابد پترس هم نبوده دیگه!!!)

    
    و این داستان ادامه دارد ...

 

تهمت!




سینما جمهوری امروز در آتش سوخت !

 

 

 ... بد شانسی پشت بد شانسی ... تازه از حبس اومدم بیرون ... اصلا روحم هم خبر نداره ... ولی اونا با خودشون می گن این (یعنی من!) نسبت به سینمای ایران نظره بدی داره (با توجه به یادداشته ۳۰نما در سینما!) ... حتما کاره خودشه ... سابقه دار هم که هست ... احتمالا همون زمانی که تو حبس بوده این نقشه رو کشیده ... می خواد با این کارش همون ۲تا سالنی هم که هست به آتیش بکشه ! ... حالا بیا و ثابت کن ... حتما پام به پرونده آتش سوزی پژو ۴۰۵ هم باز می شه ... احتمالا بازم با خودشون فکر می کنن ، این (چند بار بگم ، یعنی من!) از ABS نداشتن ماشینا شاکی بودم و خواستم با این کار (یعنی آتیش زدنه ماشینای مردم علی الخصوص ۴۰۵) انتقام بگیرم !!!

 

خدایا خودت رحم کن ! به جوونیم !