امروز ... IRIB ... یه گزارش نشون داد ... از بازار تهران ... خبرنگار از مردم سوال می کرد ... «البسه ایرانی می خرید یا خارجی؟! » ... مصاحبه با یه نفر توجه منو جلب کرد ... یه آقای جا افتاده ... و به نظر تحصیل کرده ... در پاسخ سواله خبرنگار جواب داد ... من همیشه لباس ایرانی می خرم ! ...
فقط با یه نگاه سطحی به لباسش می شد فهمید که ... خارجیه ... آخه مارک لباسش بدجور تو چشم بود !!! ...
چند وقت پیش ... IRIB ... برنامه درشهر نشون می داد ... موضوع برنامه ... سد معبر و جلوگیری از پارک خودرو ... توسط برخی کسبه در مقابل محل کسب و کار خود ... در معابر تهران ... دوربین به همراه گزارشگر و یک سرهنگ راهنمایی و رانندگی ... به سراغ یکی از این موارد در سطح شهر رفتن ... یک خیابان تقریبا نیمه اصلی ... و یک مغازه ... که به صورت ذکر شده اقدام به سد معبر در خیابان کرده بود ... مشخصات صاحبه مغازه ... یک پسر جوان ... بی منطق ... بی ادب ! ... پر رو ... (همه این ها از مصاحبه ی طرف برداشت شده) ... وقتی بهش توضیح داده شد که این کار خلافه قانونه ... اصلا حاضر به پذیرش اشتباه خود نبود ... مصرانه اصرار داشت که اینطور نیست ... گوشه ای از حرفای این دوست عزیز ... " اینجا مغازمه دوس دارم جلوش رو ببندم که فقط هر وق خواستم ماشین خودمو پارک کنم، این همه جا مردم برن یه جا دیگه پارک کنن ، اینجا مال منه !!!
"
نتیجه گیری :
به نظره من بعضی ها واقعا باید خجالت بکشن ... امثال اون آقای جا افتاده ... اینقدر راحت دروغ می گن ... حالا بر فرض شنونده یا بیننده متوجه نشه ... آخه چرا آدم باید کاری رو که انجام می ده ... پنهانش کنه ... اگه فکر می کنی که اشتباهه ... خب اونکارو نکن ... اگه هم اعتقاد داری درسته ... پس چرا دروغ سر هم می کنی ... آقای به اصطلاح با شخصیت ... (خیلی حرصم گرفته!!) ... خدا پدر مادر اون پسره جوان گزارش دوم رو بیامرزه (نور به قبرشون بباره! اگه هم زنده هستن ٬ ایشالله ۱۰۰ سال دیگه هم زنده باشن!!) حداقل اونقدر مرد بود ... که وقتی یه کاری رو انجام داده ... ۱- برای اون کارش دلیل داره (حالا درست یا غلط) ۲-از چیزی که حقه خودش می دونه دفاع می کنه (درست یا غلط) ۳- پای کارش و حرفش هم می ایسته ...